نق
یک روز مزخرف تمام شد!!همه جوره چرت بود!!بعضی وقت ها این جوریه دیگه...ای کاش حداقل گریه می کردم.از کارهایی که باید انجام بدم هیچ خوشم نمی آد ولی این جوریه دیگه..از این به بعد نمی دونم چی می شه.توی مفزم کلی چیز های بهم ریخته هست..باید مرتب اش کنم ولی می دونم که مرتب کردنش این بار اصلا لذت بخش نیست.فعلا برای خودم یه خواب راحت تجویز می کنم چون از سر درد دارم می میرم.اه اه چه حس بی خودی دارم(ای وبلاگ عزیز تو اگه نبودی من کجا این همه چرت وپرت می گفتم؟)اه
5 Comments:
تو تکنیکال منوالی که برای مشتریا می فرستی. حداقل من که اینکار رو می کردم. این روز ها هم تو اِسِی هام همین کار رو می کنم.
پ.ن. حیف که اینجا به شیوهء ت.ت. نمره می دن و نه شیوه وجبی و کیلویی
ميدوني چيه !
تو آدمي هستي كه خداي ادا درآوردني و موش مرده بازي !
واقعا خسته نمي شي !؟
موش مرده خيلي زبل هست.وقتي يه گربه مي بينه خودش رو مي زنه به مرده گي.گربه مي آد و بو مي كشه و مي ره وقتي هم كه رفت موش پا مي شه و راه اش رو ادامه مي ده.از اين بازي خوشم مي آد چون هيچ انرژيي براي فرار صرف نمي كنه.ممنون از تفسيرتون....واقعا واسه چي بايد خسته بشم؟
baba azize man lazem nist moratabeshoon koni beham rikhte mage che eibi dare
faghat bikhial bash hamin
manam geryam nemiad
Post a Comment
<< Home