Wednesday, September 14, 2005

خاطرات

خیلی ها همیشه یه خاطره ای دارند که تعریف کنند و خاطرات اشون تو زنده گی شون تاثیر می زاره.مثلا این جا نمی آم چون خاطره بد دارم,اون رو استفاده می کنم چون خاطره خوب دارم یا وای چه قدر با این آهنگ خاطره دارم.من اصلا هیچ حسی نسبت به خاطرات ام ندارم.اگه ازم بپرسن یه خاطره خوب بگو باید مدت ها فکر کنم تا یادم بیاد و هیچ وقت هم به گذشته فکر نمی کنم.حداکثر ممکنه به اتفاقات دیروزم فکر کنم و تمام.امروز تو تا از هم کارام داشتند در مورد یکی از خاطرات مشترکمون حرف می زدند و خوشحال می شدند ولی من هیچ حسی نداشتم و بعدش در مورد قسمت بدش و باز هم حسی نداشتم.گذشته واسه من واقعا گذشته ممکنه ازش کلی چیز یاد گرفته باشه و یا به خاطر حس خوب یا بدش کارهایی کرده باشم ولی دیگه بهش فکر نمی کنم و فراموششون می کنم.نمی دونم این احساسم درسته یا نه .شاید تا حدی خوب باشه ولی حتما در همه موارد خوب نیست.نمی دونم...باید فکر کنم.

3 Comments:

Anonymous Anonymous said...

the Only Reallity is today ! Nothing From The past has any Value ! Nothing ! You'll Understand When you get more exprience

2:20 PM, September 17, 2005  
Anonymous Anonymous said...

ba comment avali movafegham
ziyad pa pich khodeton hastin khodetono azad bezarin va az zendegi lezat bebarin!

8:43 PM, September 23, 2005  
Anonymous Anonymous said...

in che qashange

10:51 PM, October 17, 2005  

Post a Comment

<< Home