Thursday, July 14, 2005

توقعات

خسته شدم بابا جان!!!چرا درک نمی کنید؟یعنی این قدر سخته؟همه توقع دارند که خوب باشی و خوب سرویس بدی.همه می خوان که ار نگرانی درشون بیاری و بهشون خبر بدی که نه اون قدر ها هم جای نگرانی نیست هنوز خوبم,کار می کنم به خوبی همیشه عین عمله,درس می خونم عین خر,الواتی می کنم ,دوستام رو می بینم و غذا می خورم.هنوز خوب سرویس می دم,نمی زارم ناراحت شین و می تونید تا می خواین از شیره جونم بکشید ولی خواهش می کنم نخواین که خوشحال باشم.آخه با این همه کار واسه انجام دادن نمی رسم خوشحال باشم.خوب قبول کنین خوشحال کردنتون کار سختیه و هر روز بیشتر از روز پیش ا ز من توقع دارین به شما و مسائلتون فکر کنم واسه همین وقت ندارم خودم رو خوشحال کنم.ولی شما ناراحت نباشید مشکل منه و من باید درست اش کنم آخه شما چه گناهی دارین که باید همیشه من و خسته ببینید

0 Comments:

Post a Comment

<< Home