Thursday, January 11, 2007

سلام خاله


چه حسی عجیبی....تو الان تو بدن دختر خاله ی منی...چه حسیه...آدمی رو در وجودت نگه داشتن،رشد دادن.دنیای اون جا چه جوریه.تاریک و با صداهای مبهم بدن یه انسان؟.امن ترین مکان دنیا،جایی که هیچی تهدیدت نمی کنه.مادر...کسی که همیشه باهاته و بهت عشق می ورزه.چی حسیه که فکر کنی خودت روزی اونجا بودی و از اونجا بدنیا اومدی.چه جوری یه مادر می تونه قسمتی از وجودش و از خودش دور کنه؟موجودی که از گوشت و خونش یه روزی می آد می گه مامان می باید برم.موجودی که همه چیز هستی شو بهش دادی .با صدای تپش قلب تو آروم می شده.پانیذ می گفت وقتی عطسه کرد بچه مثل توپ بالا پریده!!!!!از اون به بعد پانیذ می ترسه عطسه کنه.خدایا این چه چیز عجیبیه!آخه چه جوری.این موجود 6 سانتی 6 ماه دیگه می آد بیرون.اونم پانیذ!!!کسی که با هم بزرگ شدیم، حالا داره مامان می شه.داره سیکل زن بودنش رو طی می کنه.مبارک باشه پانیذ.

3 Comments:

Blogger Black Jazz Britain said...

مبارک باشه. ایشالله برای شما:)

1:31 PM, January 12, 2007  
Blogger Paya said...

va bayad moraghebam bashe ke adse nakone.... oon khaharzade mane 6 santi! dehe! ;) doostesh daram :*

10:22 PM, January 12, 2007  
Anonymous Anonymous said...

سلام
اولا مبارک باشه
دوما کجایی؟
اصلا اومدنی هستی؟

12:38 AM, January 13, 2007  

Post a Comment

<< Home