Sunday, July 23, 2006

Confusion


خودم راه و انتخاب کردم،خودم پا توش گزاشتم.الان این جام،تو نقطه چه کنم چه کنم نشستم.حس باخت دارم،حس می کنم باختم!!!نمی دونم چرا چیزهایی رو که بدست آوردم رو نمی تونم ببینم.چرا نمی تونم خودم رو قانع کنم به راهی که اومدم.چرا دنیای به این بزرگی کوچیک شده قده یه صندوق به جرم حجمیه 1000000 تن.برای اولین بار از آینده می ترسم.آینده ای که بهش امید داشتم،الان شده لولو خورخوره.شبا چندین بار می پرم از خواب و فرار می کنم از افکارم.اینتلکچوالم با اموشنالم نمی خونه.